کوچه کاج آبادی، برای تهرانی هایی که اهل پاتوق نشینی هستند، آدرس آشنایی است؛ گروههای مختلفی از شهروندان، دست کم یکی از پاتوق های خود را در این کوچه برگزیده اند.
علیرضا میر اسدالله، هر از گاهی ضیافتی در گالری آریا برپا می کند که می توان آن را تجمع گسترده «آدم های معمولی» دانست. این آدم های معمولی، عروسک های غیر معمولی بی همتایی هستند که محصول کارخانه تولید کننده باربی نیستند و یا مثل سارا و دارا نمی…
دو نفر با سنی در حدود 60 سال وارد می شوند، مرد بدون شتاب زدگی ، صندلی را برای نشستن زن آماده می کند و سپس خود روبروی او می نشیند. صدای ترانه از گرامافون پخش می شود، رعد و برق می زند و باران می گیرد.
خیابان حافظ، بالاتر از جمهوری، خیابان نوفل لوشاتو، نرسیده به سفارت فرانسه یک کوچه تنگ و تاریک با در فلزی قرار دارد که برای خيلی از رهگذران ناشناخته است؛ کوچه لولاگر. داخل کوچه که شدی، فراموش کن که محصور در میان بازار های فروش گوشی موبایل و…
با آغاز سال نو و پایان ماه های عزاداری مذهبی، حالا دیگر می توانید شب ها همراه خانواده یا دوستان، جایی را برای شب نشینی و خوردن شام انتخاب کنید که موسیقی زنده سنتی هم اجرا می شود.
برای خیلی از آن هایی که از سال های دور، خواننده ی دائمی…
اا«لطفا از دکوراسيون داخلی عکس نگير، می خواهيم صندلی هايمان منحصر به فرد باشد.» پسر جوانی که از مشتری ها پذيرايی می کند با گفتن اين جمله درباره صندلی های پلاستيکی رنگارنگ ، مرام کافه جويا را يادآوری می کند: می خواهيم متفاوت و تک باشيم.
نوستالژی سفر با قطار، در ذهن خیلی ها جای ویژه ای دارد. حتا اگر ما را به یاد قطار های فرسوده و نه چندان لوکسی بیندازد که در مسیر های مختلف کشور در حال رفت و آمد هستند.
اگر هرمان ملويل در پايان رمان رمانتيکش، موبی ديک، نهنگ سفيد، هرگز نشانی رستورانی را در خيابان شهيد سپهبد قرنی تهران ننوشته، لابد به اين دليل بوده است که مدير اين رستوران قديمی هيچ علاقه ای به تبليغ برای کسب و کار خود ندارد!
اگر تا سال گذشته، به اين جا می آمديد با گارسون های سالمندی روبرو می شديد که به راستی آداب پذيرايی می دانستند و اصول ادب و احترام را رعايت می کردند؛ چيزی که در خاطر هر مسافر خسته ای می ماند که اشتياق قرار گرفتن در نيمه دوم سفر به انتهای جاده…